یاسمین زهرایاسمین زهرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

یاسی بابا

شروع حرف زدن

از جمعه 14 اسفند دم ظهر بود که با خوندن یاسین و شیردادن به یاسمین زهرای عزیزم دیگه آخرین شیر رو بهش دادم و تا الان که دارم اینا رو مینویسم  شش روز هست که دیگه شیر نخورده. خدا روشکر خیلی راحت بود. خیلی بهتره غذا بیشتر میخوره اینجوری. یاسمین زهرای گل ما میتونه تقریبا بعضی از کلماتی که اطرافیان میگن رو تکرار کنه.. مثلا میگیم بگو چیچی میگه جیجی.  کار که داره میگه ماما بیا، ماما بیا با دستشم اشاره میکنه. فعلا به همه میگه مامان به بالا رفتن از پله علاقه پیدا کرده. پله های خونه باباحسن رو تونست برای اولین بار خودش بره بالا.  جملات انگلیسی که تو کارتونا یا شعرا دیده بود قبلا من یه بار براش میگفتم اون انجام میداد...
20 اسفند 1394

دومین زمستون با دختر قشنگمون

دوباره زمستون رسید. چند روزی میشه که بعد از 7-6 ماه که مجبور بودیم خونه خودمون نباشیم، دیگه خونه اجاره کردیم و الان خونه خودمون هستیم. یاسمین زهرای گلم انقدر شیرین و دوست داشتنی شدی که  هر روز خداروشکر میکنم به داشتن تو. همه چیزایی که از خدا میخواستم تو وجود تو هست.. باهوش، شیطون و بازیگوشی و از همه چی میخوای سر دربیاری. یه جا نمیشینی. موقع خوردن غذا هم خیلی سختته که بشینی. یه قاشق میخوری میری یه دور میزنی برمیگردی یه قاشق دیگه.  بخشنده و مهربون هستی یه چیزی که میخوری میخوای به همه بدی و بزاری دهنشون. مخصوصا بچه های همسن خودت که خودت میزاری دهنشون.  اگه یه کسی نخواد بگیره ازت انقدر بلندبلند میگی "بیا، بیا" که طرف ...
2 دی 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسی بابا می باشد