یاسی بابا

یاسمین زهرای عزیزم این روزا یاد گرفته کامل چهار دست و پا راه بره..  اینم صحنه ای که اسب شارژیش روشن بود و اون دنبال اسب راه افتاده بود. از شیرین کاریای یاسمین زهرا اینه که وقتی کسی بغلش میکنه سریع بای بای میکنه فک میکنه دیگه داره میره. دست دسی میکنه. نه با دو دست. یه دستشو میزنه روی یکی دست دیگش.. وقتی من یا بابایی خواب باشیم میاد رو سرمون فوت میکنه. همشم که میخواد دست بگیره به چیزی پاشه وایسه.. به ایستادن بیشتر از نشستن علاقه نشون میده. هر شعری براش بخونیم یا آهنگ بزاریم تکون تکون میخوره نگاه نکن چه مظلومانه نشسته هاااااااااااااااا ...

یاسمین زهرا جون  این روزا چیزای جدید یاد گرفتی و کارای جدید انجام میدی.. سینه خیز میری، چهار دست و پا هم گاهی.. دادا میگی. هر آهنگی بشنوی خودتو تکون میدی.. حالا میخواد گوشی زنگ بخوره یا روروئکت آهنگ بزنه. دیگه این که گشتن دور خونه در یک روز هم از سرگرمیای توئه. مثل جاروبرقی میمونی. آشغال ریز روی زمین نباید باشه وگرنه پیداش میکنی.  به نون و ماست خیلی علاقه داری . وقتی میبینی ذوق میزنی. از دور دهنتو باز میکنی.. خیلی غذا خوردنت خوب شده. همیشه سالم و شاد باشی خوشگل مامان .. ...

یاسمین زهرا توی هفت ماه و 18 روزگی تونست سینه خیز بره. قبلا فقط عقب عقب میرفت.. دو هفته پیش بود پنج شنبه صبح از خواب که بیدار شد شروع کرد به سینه خیز رفتن.. الان دیگه سرعتش زیاد شده شیطونی های جدید یاسی جون: بازی با غازها: ...

...

یاسمین زهرای مامان این روزا خیلی بامزه تر شدی .. تو این ماه برای اولین بار ماما گفتی. زودتر از بابا. ولی بعدش دیگه یادت رفت. الان آبا یا بابا خیلی میگی.. دنده عقب خوب میری چه تو روروئک چه به حالت سینه خیز... با بابایی تابتو افتتاح کردیم.. ساعت دوازده شب. کلی ذوق کردی. ولی بعدش مگه دیگه خواب میرفتی. مدام با خودت حرف میزدی. نمیدونم از شوق تاب بود یا نه. ما هم دیگه فهمیدیم که آخر شب شما رو تو تاب نباید بزاریم. فیلمای زبانی که برات میزارم خیلی دوس داری. وحشتناک دوس داری..  وقتی میخوام آمادت کنم که بریم بیرون میزنی زیر گریه. واسه اینکه ما بریم خودمون آماده بشیم و تو آروم باشی مجبوریم تی وی رو روشن کنیم و دی وی ...