دومین سفر یاسی
یه روز قبل از تعطیلات عید قربان بابایی ماشینی که چندماه بیشتر نیست خریده بود رو برداشت و سه تایی زدیم بیرون از شهر. تو هم که پایه ددر هستی.. رفتیم اصفهان و شهرکرد که عکساشو میزارم.. کنار سی و سه پل، فرصت گیر آوردی داری خاک بازی میکنی: روی پل هم که هرکی میدیدی باهاش حرف میزدی. یه قسمت خنده دارش دو تا پیرمرد بودن که با هم جوابتو میدادن. تو میگفتی باااا..هاااا..ماااااااا... اونام با هم تکرار میکردن. د و قدم میرفتی دوباره برمیگشتی نگاشون میکردی و میگفتی. دوباره اونا با هم تکرار میکردن!!!!!!! یه خانمی هم نمیدونم کجایی بود در طول مسیر چند تا ازت عکس گرفت و قربون صدقت رفت!! اینجام محله جلفا یا محله ارمنی هاست که کوچه ها ...